آیا رهن کامل اشکال شرعی دارد؟
«آیا "رهن کامل" اشکال شرعی دارد؟» این پرسش، بهویژه در فصل نقل و انتقالات منازل، مورد ابتلای خیلی از مردم است. پاسخ را بهصورت فنی و دقیق ببینید.
به گزارش اخبار ساختمان، طبق رویهی هر ساله، با تعطیلی دانشگاهها و مدارس، بخش قابل توجهی از مردم، به جابهجایی منازل خود مبادرت میکنند. این پرسش گوشهی ذهن بسیاری از افراد - خصوصاً آنها که میانهی بیشتری با "دین" دارند - مطرح است که «رهن منزل، از منظر شرعی، با چه شرایطی بدون اشکال و صحیح است»؟
نه به عنوان خبرنگار، که در جایگاه مالک و مستأجر به چند بنگاه سطح شهر سری زدیم تا «اتفاقات کف میدان» روشن شود. حقیقتش را بخواهید، تمامی بنگاهها، وقتی از دغدغهی مشتریشان (یعنی خبرنگار) در این زمینه مطلع شدند، به آن احترام گذاشتند؛ و جملگی هم ساز و کارهایی داشتند که «ابعاد شرعی» این معامله هم رعایت شود (البته عنایت دارید که این موضوع به معنی متشرع بودن نیست، بلکه مشتریمداری و احترام به عقاید مشتریان هم همین رویه را ایجاب میکند؛ که خب، باز هم جای تقدیر دارد).
اما دو نکته وجود داشت که معاملاتِ «رهن کاملِ» کف میدان را دچار اشکال میکند؛ و انتظار میرود "مشاورانِ املاک"، به عنوان کانون تخصصی معاملات حوزهی مسکن، در روشن شدن مسئله و راهنمایی طرفین دقت نظر بیشتری به خرج دهند. این دو مسئله را در بخش انتهایی همین گزارش قید خواهیم کرد. ابتدا ببینیم حکم شرعی «رهن کامل» چیست و این نوع عقود در چه شرایطی مجاز است؟ در بخش احکام شرعی (استفتائات) سایت رهبر معظم انقلاب {اینجا} در این زمینه میخوانیم:
سوال: آنچه امروزه در بین مردم متعارف شده که هنگام اجاره دادن خانه مبلغی را جلوتر می گیرند، از نظر شرعی چه وجهی دارد؟
جواب: در صورتی که مالک، خانه خود را به مدّت معیّن و اجرت مشخصی اجاره بدهد به این شرط که مستأجر مبلغی را به عنوان قرض به او بپردازد، اشکال ندارد هرچند مالک با توجه به آن مبلغ اجاره خانه را از اجرت المثل آن کمتر قرار دهد [یعنی اجاره کمتر بگیرد]، ولی اگر از مستأجر قرض بگیرد به این شرط که خانه خود را مجانی در اختیار او قرار دهد و یا خانهاش را به اجرت المثل یا کمتر و یا بیشتر از آن به او اجاره بدهد، بهطوری که آنچه در ابتدا بین آن دو محقق میشود قرض دادن و قرض گرفتن باشد و اجاره دادن خانه به مستأجر و یا قراردادن آن در اختیار او به عنوان شرط در قرض باشد، همه این موارد حرام و باطل هستند.
سوال: در بین عموم رایج است که در هنگام اجاره منزل مقدارى مبلغ تحت عنوان رهن به صاحب خانه مىپردازند و همچنین مقدارى به صورت اجاره پرداخت مىکنند و یا منزل را به صورت رهن کامل اجاره مى کنند. اولاً: حکم شرعى این دو نوع معامله را بیان نمائید. ثانیاً: در صورت عدم صحت این عمل روش صحیح براى اجاره کردن منزل را بیان نمائید. ثالثاً: حکم وضو و نماز در منزلى که به یکى از دو روش فوق معامله شده است چیست؟
جواب: بطور کلّى اجاره به شرط قرض صحیح است (مثلاً اگر صاحب خانه به مستأجر بگوید: «خانهام را به این مبلغ معیّن ـ مثلاً ده تومان ـ به شما اجاره دادم به شرط اینکه فلان مبلغ معیّن ـ مثلاً صد هزار تومان ـ به من قرضالحسنه بدهید» و مستأجر قبول کند، اشکال شرعى ندارد)، ولى قرض به شرط اجاره، صحیح نیست، و در صورت اوّل هم باید اجاره به نحو متعارف باشد، یعنى خانهاى که بطور متعارف اجارهاش از قرار ماهى مثلاً دویست هزار تومان است نمىشود بخاطر گرفتن قرض به ماهى هزار تومان تنزّل کند زیرا چنین اجارهاى متعارف نیست بلکه ممکن است آن را مثلاً به صد هزار تومان تقلیل داد، و از همین جا معلوم شد اجاره به شرطِ رهنِ کامل (یعنى در قبال دریافت قرض، هیچ مبلغى را از مستأجر طلب نکند) نیز صحیح نمىباشد؛ و در هر صورت نماز و وضویى که در خانه با رضایت و اجازه صاحب خانه انجام شده صحیح است."
دو اشکال ساده اما بزرگ، که تقریباً در تمامی بنگاههای مورد مراجعه وجود داشت، به این قرار بود:
* اول؛ اینکه عموم مشتریان، حکم اساسی معاملهای که انجام میشود را نمیدانند، و سهلانگارانه آن را همان «رهن و اجاره» میدانند؛ در حالیکه همانگونه که ذکر شد قرار داد در واقع باید «اجاره به شرط» باشد نه «رهن کامل».
* دوم؛ اغلب مشاوران املاک برای رهایی از بند شرعیات، کنار معامله مبلغ ناچیز اجاره (در حد 10 تا 50 هزار تومان) را حلّال این مشکل میدانند؛ که همانگونه که ذکر شد، معامله را دچار اشکال شرعی میکند.
یک نکتهی مهم دیگر
نکتهای که موجب میشود اشکال در معاملات مسکن کمی کمرنگ شود و به حاشیه برود، تفاوت میان دو مفهوم «رهن» و «قرض» است؛ ما اساساً در معاملات مسکنمان «قرض» میگیریم، و آن را سهواً به «رهن» تعبیر میکنیم.
«رهن» اصطلاحاً معادل «گرو» میباشد؛ یعنی مالی را از کسی بگیریم که اگر مثلاً اجارهاش را نداد، ما معادل آن را از رهن برداریم؛ بنابراین رهن تا زمان خلف وعدهی مستأجر قابل تصرف نیست؛ در صورتیکه در معاملات معمول، مستأجر اختیار مالش را تا زمانی معین (مثلاً یک سال) به موجر میدهد؛ موجر نیز در آن مال تا سررسید قرارداد تصرف و از آن استفاده میکند. بنابراین قرارداد ما نه رهن و اجاره، بلکه قرض و اجاره است. اما در این صورت هم باید به دو نکتهی بالا - یعنی صورت «اجاره به شرط قرض» و نیز «میزان اجاره» - توجه کرد.
و در پایان نکته اساسی دیگری وجود دارد. اگر در این دو مورد دقت کافی مبذول نشود، معامله شائبهی «ربوی بودن» پیدا میکند؛ که میدانیم تبعات سنگینی بر آن مترتب است.
تسنیم
نه به عنوان خبرنگار، که در جایگاه مالک و مستأجر به چند بنگاه سطح شهر سری زدیم تا «اتفاقات کف میدان» روشن شود. حقیقتش را بخواهید، تمامی بنگاهها، وقتی از دغدغهی مشتریشان (یعنی خبرنگار) در این زمینه مطلع شدند، به آن احترام گذاشتند؛ و جملگی هم ساز و کارهایی داشتند که «ابعاد شرعی» این معامله هم رعایت شود (البته عنایت دارید که این موضوع به معنی متشرع بودن نیست، بلکه مشتریمداری و احترام به عقاید مشتریان هم همین رویه را ایجاب میکند؛ که خب، باز هم جای تقدیر دارد).
اما دو نکته وجود داشت که معاملاتِ «رهن کاملِ» کف میدان را دچار اشکال میکند؛ و انتظار میرود "مشاورانِ املاک"، به عنوان کانون تخصصی معاملات حوزهی مسکن، در روشن شدن مسئله و راهنمایی طرفین دقت نظر بیشتری به خرج دهند. این دو مسئله را در بخش انتهایی همین گزارش قید خواهیم کرد. ابتدا ببینیم حکم شرعی «رهن کامل» چیست و این نوع عقود در چه شرایطی مجاز است؟ در بخش احکام شرعی (استفتائات) سایت رهبر معظم انقلاب {اینجا} در این زمینه میخوانیم:
سوال: آنچه امروزه در بین مردم متعارف شده که هنگام اجاره دادن خانه مبلغی را جلوتر می گیرند، از نظر شرعی چه وجهی دارد؟
جواب: در صورتی که مالک، خانه خود را به مدّت معیّن و اجرت مشخصی اجاره بدهد به این شرط که مستأجر مبلغی را به عنوان قرض به او بپردازد، اشکال ندارد هرچند مالک با توجه به آن مبلغ اجاره خانه را از اجرت المثل آن کمتر قرار دهد [یعنی اجاره کمتر بگیرد]، ولی اگر از مستأجر قرض بگیرد به این شرط که خانه خود را مجانی در اختیار او قرار دهد و یا خانهاش را به اجرت المثل یا کمتر و یا بیشتر از آن به او اجاره بدهد، بهطوری که آنچه در ابتدا بین آن دو محقق میشود قرض دادن و قرض گرفتن باشد و اجاره دادن خانه به مستأجر و یا قراردادن آن در اختیار او به عنوان شرط در قرض باشد، همه این موارد حرام و باطل هستند.
سوال: در بین عموم رایج است که در هنگام اجاره منزل مقدارى مبلغ تحت عنوان رهن به صاحب خانه مىپردازند و همچنین مقدارى به صورت اجاره پرداخت مىکنند و یا منزل را به صورت رهن کامل اجاره مى کنند. اولاً: حکم شرعى این دو نوع معامله را بیان نمائید. ثانیاً: در صورت عدم صحت این عمل روش صحیح براى اجاره کردن منزل را بیان نمائید. ثالثاً: حکم وضو و نماز در منزلى که به یکى از دو روش فوق معامله شده است چیست؟
جواب: بطور کلّى اجاره به شرط قرض صحیح است (مثلاً اگر صاحب خانه به مستأجر بگوید: «خانهام را به این مبلغ معیّن ـ مثلاً ده تومان ـ به شما اجاره دادم به شرط اینکه فلان مبلغ معیّن ـ مثلاً صد هزار تومان ـ به من قرضالحسنه بدهید» و مستأجر قبول کند، اشکال شرعى ندارد)، ولى قرض به شرط اجاره، صحیح نیست، و در صورت اوّل هم باید اجاره به نحو متعارف باشد، یعنى خانهاى که بطور متعارف اجارهاش از قرار ماهى مثلاً دویست هزار تومان است نمىشود بخاطر گرفتن قرض به ماهى هزار تومان تنزّل کند زیرا چنین اجارهاى متعارف نیست بلکه ممکن است آن را مثلاً به صد هزار تومان تقلیل داد، و از همین جا معلوم شد اجاره به شرطِ رهنِ کامل (یعنى در قبال دریافت قرض، هیچ مبلغى را از مستأجر طلب نکند) نیز صحیح نمىباشد؛ و در هر صورت نماز و وضویى که در خانه با رضایت و اجازه صاحب خانه انجام شده صحیح است."
دو اشکال ساده اما بزرگ، که تقریباً در تمامی بنگاههای مورد مراجعه وجود داشت، به این قرار بود:
* اول؛ اینکه عموم مشتریان، حکم اساسی معاملهای که انجام میشود را نمیدانند، و سهلانگارانه آن را همان «رهن و اجاره» میدانند؛ در حالیکه همانگونه که ذکر شد قرار داد در واقع باید «اجاره به شرط» باشد نه «رهن کامل».
* دوم؛ اغلب مشاوران املاک برای رهایی از بند شرعیات، کنار معامله مبلغ ناچیز اجاره (در حد 10 تا 50 هزار تومان) را حلّال این مشکل میدانند؛ که همانگونه که ذکر شد، معامله را دچار اشکال شرعی میکند.
یک نکتهی مهم دیگر
نکتهای که موجب میشود اشکال در معاملات مسکن کمی کمرنگ شود و به حاشیه برود، تفاوت میان دو مفهوم «رهن» و «قرض» است؛ ما اساساً در معاملات مسکنمان «قرض» میگیریم، و آن را سهواً به «رهن» تعبیر میکنیم.
«رهن» اصطلاحاً معادل «گرو» میباشد؛ یعنی مالی را از کسی بگیریم که اگر مثلاً اجارهاش را نداد، ما معادل آن را از رهن برداریم؛ بنابراین رهن تا زمان خلف وعدهی مستأجر قابل تصرف نیست؛ در صورتیکه در معاملات معمول، مستأجر اختیار مالش را تا زمانی معین (مثلاً یک سال) به موجر میدهد؛ موجر نیز در آن مال تا سررسید قرارداد تصرف و از آن استفاده میکند. بنابراین قرارداد ما نه رهن و اجاره، بلکه قرض و اجاره است. اما در این صورت هم باید به دو نکتهی بالا - یعنی صورت «اجاره به شرط قرض» و نیز «میزان اجاره» - توجه کرد.
و در پایان نکته اساسی دیگری وجود دارد. اگر در این دو مورد دقت کافی مبذول نشود، معامله شائبهی «ربوی بودن» پیدا میکند؛ که میدانیم تبعات سنگینی بر آن مترتب است.
تسنیم
تازهترین اخبار ساختمان
روند صعودی نوسازی مناطق تهران ادامه دار است
ساخت مسکن باید به بخش خصوصی واگذار شود
قیمت مسکن در آمریکا چقدر افزایش یافته است؟
رفع تعرض فوری 1286 هکتار زمین دولتی در سال جاری
پلمب سه هزار و 673 واحد صنفی مشاورین املاک
شرایط صدور بیمه نامه تغییر کرد
لزوم هم افزایی ارکان دولت در پیشبرد طرح مسکن ملی
بیش از ۶ میلیون خانوار در کشور مستاجر هستند
رشد 30 درصدی قیمت مسکن در منطقه یک تهران
تأمین 211 آسانسور برای رفع نقص مسکن مهر
متقاضیان واحدهای مسکن ملی خبرنگاران بخوانند
تنظیم گری در بازار مسکن از طریق سامانه خودنویس
بازار مسکن توجهی به تحولات ارزی ندارد
بیش از 6 هزار هکتار بافت فرسوده در مسیر نوسازی
سنگ بزرگ بانک مرکزی جلو پای تولیدکنندگان مسکن
پربازدیدترین اخبار
ساخت مسکن باید به بخش خصوصی واگذار شود
روند صعودی نوسازی مناطق تهران ادامه دار است
مبایعه نامه های ممهور به کد رهگیری به پایان راه رسید
بیش از ۶ میلیون خانوار در کشور مستاجر هستند
لزوم هم افزایی ارکان دولت در پیشبرد طرح مسکن ملی
معضلی به نام ساخت و ساز در سکونتگاه های غیررسمی
شرایط صدور بیمه نامه تغییر کرد
پلمب سه هزار و 673 واحد صنفی مشاورین املاک
رفع تعرض فوری 1286 هکتار زمین دولتی در سال جاری
قیمت مسکن در آمریکا چقدر افزایش یافته است؟
سنگ بزرگ بانک مرکزی جلو پای تولیدکنندگان مسکن
بیش از 6 هزار هکتار بافت فرسوده در مسیر نوسازی
بازار مسکن توجهی به تحولات ارزی ندارد
بنگاه داری بانک ها به جای پرداخت تسهیلات
تنظیم گری در بازار مسکن از طریق سامانه خودنویس