آشنایی با آلوار آلتو؛ مدرنیستی طبیعت گرا
به گزارش اخبار ساختمان، هر چند آلتو بی تردید شخصیتی محوری در تاریخ معماری مدرن بوده است، چند و چون دقیق سهمی که بر عهده داشته چون معمایی باقی میماند. هنوز باید کارها کرد تا اصول راهنمای معماری او کشف شود، بناهای منفرد او و متن زمینه آنها عمیقا تحلیل شود و میزان تأثیر وسیع و متنوع او در معماران دیگر در سراسر جهان اندازهگیری شود.
شکی نیست که آلتو سنتی مدرن را گسترش داد و در ساختن آن سهیم بود؛ شکی نیست که (همچون “همه استادان مدرن”) از منابع بسیاری الهام گرفت؛ و نیز شکی نیست که به شرایط اجتماعی و طبیعی موطن خود عمیقا پاسخ داد. اما ضمنا توانست از زمان و مکان خود فراتر رود و حتی از لحاظ رسانه معماری و وضعیت بشری به نوعی جهانی شود.
معماری که تجربیات انسانی را به عنوان کانون توجه اصلی خود قرار می دهد متفاوت است، از معماری است که ابزار تکنولوژی را به عنوان مولد در طراحی استفاده میکند. آلتو علم و طبیعت در تجربیات انسانی را چنان که به زمان و مکان تعلق داشت میدید. عقاید او از مهارت و اغوایی بهرمند بود که در در ساختمانهایش دیده میشد. به همان اندازه که در هر یک از آثار آلتو تنوع وجود دارد، در موضوعاتی که وی بدانها پرداخته است نیز تنوع موجود است: از غرفه نمایشگاه گرفته تا مرکز فرهنگی و خوابگاه دانشجویی طیف وسیعی را به وجود میآورد که کارهای آلتو را شامل میشود. در همه این آثار تنوع و نوع آوری به دیده می آید.
آلوار آلتو، معمار مدرن و برجسته فنلاندی، بیشتر برای طراحیهایش شناخته شده تا بیانیهها و نظریههایش. کارهای او در دهه ۳۰، به وضوح، شخصیت سبک بینالمللی او را مجسم میکند، با این حال، طراحیهای او همواره با روحیه منطقه بومی او مرتبط بوده است. او همیشه منحصر به فرد باقی ماند، هرچند نظریههای او به طور کامل اکتشاف نشد.
آلتو بیان می دارد: “ما ممکن است کمال مطلوب معماری را در این بدانیم که ساختمان باید مانند یک وسیلهای که تمام تأثیرات مثبت را در برمیگیرد و تمام تأثیرات منفی موثر بر انسان را قطع میکند. یک ساختمان نمی تواند این وظیفه را به انجام رساند مگر اینکه خود به طور ظریف و دقیق جزء محیطی باشد که از آن برمیخیزد.”
همچنین در خلال یک سخنرانی در کنفرانس معماری نودریک در اوسلو، آلتو اذعان داشت: “قبلا هم گفتهام که طبیعت به خودی خود بهترین کمیته و نهاد استانداردسازی در عالم است. اما استانداردسازی در عالم تقریبا در انحصار ریزترین واحد زنده طبیعی، یعنی سلول است. این استانداردسازی منجر به میلیونها ترکیب گوناگون میشود که هرگز نه شماتیک میشوند و نه یکنواخت، و در عین حال به ثروتهای بیکران و دگرگونیهای دائمی در صورتهای گوناگون رشد میانجامد. ما باید در استانداردسازی معماری نیز از همین روش پیروی کنیم.”
معماری آلتو با گونهای گرمی و انسانیت در استفاده از مصالح، منفردنمایی ساختمانهای خاص و هماهنگی با مقیاس آدمی مشخص میشود. این معماری در مقایسه با معماری لوکوربوزیه یا رایت، تقریبا فروتن و خوددار است. به نظر میرسد که از دل زمین و مسائل ویژه اختصاصی، اهم از مسائل مربوط به کارخانه، خانه یا مدرسه، یا مسائل مربوط به نقشه شهر میروید.
توجه آلتو به ساختمانها به منزله واسطههایی بین زندگی انسانی و چشم انداز طبیعی در سالهای پس از جنگ همواره مورد بررسی قرار میگرفت. وی معماری بود که تصور میکرد برای نمایاندن بافتهای اساسی اجتماع بشری همواره ترکیبهای ساختمانی اصیلی وجود داشته و دارد. او قادر بود این بافت ها را هم در قالبهای بومی و هم در کهنترین ساختمانها یادواره ای شناسایی و درک کند. در حقیقت، وی در یافتن اصول اساسی تعارض دروغینی میان سنتهای “عالی” و “پست” ملاحظه نکرد.
گرایش او به فضاهای موجی شکل و خطوط منحنی را در طرح ظروف شیشهای و نیز صندلی کار آلتو می وان مشاهده کرد و آن را نشان عدم انقیاد وی به فرم های راست گوشه هندسی مسطحه به شمار آورد.
آلتو در وابستگی به این گرایش تا آنجا پیش رفت که تمام ساختمان خوابگاه دانشجویان ام.آی.تی را بدین شکل در آورد. او تأکید داشت که مبلمان و مجسمهها نیز حتما در زمره معماری محسوب شوند. “مبلمانی که من طراحی میکنم به ندرت نتیجه طراحی حرفهای به شمار میآید. بدون تقریبا هیچ استثنایی، من مبلمان را در ارتباط با پروژههای معماری خودم طراحی کردهام.” آلتو اغلب با شور و حرارت فراوان از جادویی سخن میراند که آن را عنصر لاینفک و ضروری جهت خلق و طراحی در هنر معماری برمی شمرد.
در ارتباط با فضاهای موجی شکل، آن دسته از طرح هایی که سقف های منحنی آزاد دارند، امواج صوتی را بهتر انعکاس می دهند. اثبات شده که آلتو مانند یک شاعر، همزمان بین فضا و زمان سرگردان است. به بیان دیگر، مشاهده سجع و وزن در یک ترکیب وحشت زده از زندگی کیهانی.
در کنار ساختمانهای آلتو، که مدرکی برای طرز کار خلاقانه اوست، مقاله مهم و صاف و ساده آلتو “قزلآلا و جریان تند آب” است که در آن آلتو توضیح میدهد که چگونه احساس و درک عملی به یک طرح تکرار شونده میرسد. آلتو در هنگام طراحی پر از احساسات و تخیلات تصادفی بود. تصویری درونی و زنده، قوهای محوری در دل طرحهای موفقتر آلتو نهفته است که نیروی محرکهاش را در تمام فرمها و جزئیات میدواند.
در معماری آلتو، ابتکار و نوع آوری نقش بازی میکرد. آلتو از طرحی به طرح دیگر به دنبال نوع آوری بود و این نکتهای است که از نخستین آثار این معمار هویداست. از جمله در پاویونی که به سال ۱۹۳۱ برای نمایشگاه کشاورزی و جنگلبانی فنلاند طراحی کرد.
در فنلاند چوب فراوان است و آلتو نخستین تجارب خود را با این ماده ساختمانی آغاز کرد. پاویون کشاورزی و جنگل بانی نیز از این ماده ساخته شده است. این ساختمان چندان بزرگ نیست و از این نظر اهمیت چندانی ندارد؛ اما چون گرایش آلتو را نشان میدهد کاملا قابل توجه است. باقی گذاشتن چوب در نمای این ساختمان به صورت طبیعی کاملا کیفیت مدرن دارد، گشودگی و آزادی فرم این نمایشگاه نیز کاملا از چنین کیفیتی برخوردار است. اما انحنای دیوارهای آن و سیالیت فرم آن حاصل ابتکار آلتو است و نشان از یکی از خصوصیات اصلی معماری وی دارد.
جالب است که همین کیفیت مبتکرانه آلتو در ایجاد فرم سیال در نمایشگاههای دیگری که وی طرح کرد متجلی شد، کار آلتو در طرح غرفه فنلاند در نمایشگاه جهانی ۱۹۳۹ نیوروک معرف این نکته است. این یک دیوار مواج متمایل به درون بود، که هم نمونه واقعی معماری پویا به شمار میرفت، هم یک فضای نمایشی فوق العاده کارآمد بود. حالت حرکت و حساسیت در برابر مصالح گوناگون از ویژگیهای معماری آلتو بودهاند.
پویایی در پیوستگی آزاد نقشههای خانههای مسکونی آلتو نیز به چشم میخورد و در نقشه خوابگاه بزرگ انستیتوی تکنولوژی ماساچوست که در سال ۱۹۴۷ ساخته شد، مخصوصا خودنمایی میکند. اتاقهای دانشجویان در امتداد منحنی s شکل واقع شدهاند. که هم چشم اندازی پیوسته متغییر فراهم میآورد هم تعداد زیادی واحدهای مشابه. این معمار چه در نقشه و چه در نمای ساختمان، منحنیها را در مقابل تأکیدهای چهارگوش و سه گوش قرار میدهد، که عملا درهم بافته میشوند و بر آنها غلبه میکنند.
البته طرح دیوار نمای اصلی این ساختمان بدین حالت موجی شکل، به جای خط مستقیم، باعث میشود اتاقهای بیشتری از این خوابگاه رو به رودخانه چارلز که در مقابل این ساختمان جریان دارد گشوده شوند. این طرح تنوع شایان توجهی را در اتاقها میآفرید و نماهای قطری را در بالا و پایین رودخانه فراهم میآورد و برای قالب، غیر یکنواختی با حیات بخشی شمایل نگارانه باشکوهی ساخته شده بود. همچنین یکنواختی راهروی درونی را زایل میسازد. طولانی بودن و تاریکی و یکنواختی راهرو مشکلی است که حتی ساختمان مشهور و معتبری چون اونیته دابیتاسیون لوکوربوزیه در مارسی نیز از آن فارغ نیست.